تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ گاهشماريهاي يهودي و مسيحي
گاهشماريهاي يهودي و مسيحي
موضوع بررسي تداخل هر كدام از گاهشماريهاي يهودي و مسيحي با گاهشماريهاي عالم اسلام و نيز رواج آنها در سرزمينهاي اسلامي، فرآيندي است كه خط سيري جداگانه در مورد هر يك از اين گاهشماريها را به وجود آورده است. در حالي كه به سبب مجاورت جوامع يهودي با جمعيت تازه مسلمان و نيز سابقه حضور آنها در سرزمينهاي اسلامي، منابع متعددي از اين گاهشماري سخن گفتهاند، گاهشماري مسيحي تنها در چند قرن گذشته مورد توجه كشورهاي اسلامي قرار گرفته و حضور آن در سنّت تاريخنويسي اسلامي به هيچ وجه با گاهشماري يهودي مقايسه شدني نيست.
گاهشماري يهودي در اصل نوعي گاهشماري شمسي ـ قمري است و كبيسههاي آن نيز درست برابر دوره كبيسهگيري نوزدهساله شمسيـ قمري بابلي است كه بويژه در زمان هخامنشيان در ايران رواج داشته است (در مورد اين گاهشماري در زمان هخامنشيان نک: بخش 4، قسمت الف: 2)؛ يعني، اعمال هفتماه كبيسه در نوزده سال. اما الزام استفادهكنندگان از گاهشماري يهودي در اجراي به موقع بعضي شعائر ديني با اوقات خاصي از روزهاي هفته و فصلهاي خاصي از سال باعث پيچيدگيهايي دراين گاهشماري شده و در عين حال آن را يكي از دقيقترين گاهشماريهاي رايج در ميان نوع بشر كرده است. در گاهشماري يهودي شبانهروز از موقع غروب خورشيد آغاز ميگردد (د. جودائيكا، ج 5، ستون43) و هر ساعت به 1080 بخش مساوي با نام «حيلَق» (ابوريحان بيروني، 1362 ش، ص 70) تقسيم ميشود. ماه نيز از لحظه مقارنه آغاز ميگردد كه در عبري به آن ملاد/ ميلاد، به معناي تولد، گفته ميشود (د. جودائيكا، همانجا). با ترتيب خاصي، هر ماه 29 يا 30 روزه است (براي آگاهي از اين ترتيب نک: ابوريحان بيروني، 1923، ص 52؛ خوارزمي، ص 4) و تعداد روزهاي سال نيز، 353، 354 يا 355روز در سالهاي عادي (به ترتيب، با نامهاي ناقصه، معتدله و تامه؛ ابوريحان بيروني، 1923، ص 57) و 383 يا 384 يا 385روزه، در سالهاي كبيسه، ميباشد.
سال با نخستين روز ماه تشري، موسوم به «رُوش هاشانا» 87 (روزِ سالنو؛ د. جودائيكا، ج 5 ستون 44؛ در متون اسلامي راش هِشَنا، مقدسي، ج 4، ص 37) شروع ميشود. روش هاشانا هرگز نبايد با روزهاي يكشنبه، چهارشنبه و جمعه مصادف گردد تا دو روز تعطيل پشت سرهم مانع معيشت قوم يهود نگردد. همچنين در تعيين روش هاشانا چهار عامل (در عبري: دَهيُوت، به معناي مانع) دخيلاند تا روزهاي ديگر در گاهشماري يهود كه بر اساس تعيين روش هاشانا و با شمارش از اين روز تعيين ميگردند با روزهاي تعطيل برخورد نكنند. اعمال هر يك از اين دهيوتها، يا جمع دو يا حتي هر چهار دهيوت، ممكن است باعث شود روش هاشانا تا دو روز به تعويق بيفتد؛ از جمله روز دهم تشري نبايد به جمعه و يكشنبه و هفتمين روز سوكوت (بيست و يكم تشري، روز هُشانا رَبّا) نبايد به شنبه بيفتد (براي آگاهي از ساير دهيوتها نک: د. جودائيكا، همانجا).
از نظر موقعيت فصلها (به عبري تكوفت/ تقوفات)، در ماه نيسان خورشيد در اعتدال بهاري، در تموز در انقلاب تابستاني، در تشري در اعتدال پاييزي و در تِبِت در انقلاب زمستاني قرار ميگيرد (همان، ج 5، ستون 46)؛ ازينرو، در حالي كهدر گاهشماري فصلي ـ كشاورزي يهود، سال از نيسان آغاز ميگردد، در گاهشماري مذهبي، اول تشري آغاز سال محسوب ميشود. در موقعيتهاي تاريخي گوناگون، بعضي زمانهاي ديگر، از جمله اولِ ماه ايلول يا نيمه ماه شباط، نيز آغاز سال به شمار ميآمدهاند (نيلسون، ص 274). نام ماههاي سال در اينگاهشماري عموماً همان نام ماههاي گاهشماري بابلي است اما تا پيش از زمان اسارت يهوديان در بابل نام ماههاي كنعاني باستان و نيز صورت شمارشي ماهها كاربرد داشته است (براي نامهاي كنعاني، كه تنها چهار نام باقي مانده و به دست ما رسيده است نک: د. جودائيكا، ج 5، ستون 48)؛ ازينروست كه در بعضي مواضع كتاب مقدّس (مثلاً كتاب حزقيال نبي، 1:1، 1:8؛ كتاب زكرياي نبي، 8:19؛ كتاب دوم تواريخ ايام، 30:2) از ماهها، نه با نام آنها، بلكه با شماره آنها ياد شده است.
مبدأ گاهشماري يهودي (زمان آفرينش عالم به زعم يهوديان) 4382 سال پيش از مبدأ گاهشماري هجري محاسبه ميشود. اين مبدأ را نويسندگان متقدم اسلامي (مثلاً حمزه اصفهاني، ص 77) نيز ذكر كردهاند. در عين حال، بايد در نظر داشت كه به سبب ماهيت شمسي ـ قمري گاهشماري يهودي ــ كه طول سال را در يك دوره نوزده ساله با طول سال در همين مدت در گاهشماريهاي شمسي برابر ميكند ــ اختلافي كه حمزه اصفهاني ذكر كرده، اكنون بين گاهشماري هجري و يهودي صادق نيست. محمدبن موسي خوارزمي (ص 2ـ9) و ابوالحسن قايني (ص 2ـ 6) نيز درباره گاهشماري يهودي مطالبي ذكر كردهاند. در نمونههاي متعددي از زيجهاي دوره اسلامي نيز بخشي به بررسي اين گاهشماري اختصاص دارد (مثلا محمدبن ايوب طبري، گ 3 رـ3 پ؛ سنجر كمالي، گ 10 پ ـ 11 ر). محمدبن ايوب طبري (نک: گ 5 ر ـ 5 پ)، همانند بسياري از دانشمندان اسلامي، به هنگام محاسبه روزها و ماهها و تعيين كبيسه در گاهشماري يهودي اين محاسبهها را از مبدأ گاهشماري ذوالقرنيني (= سلوكي)، نهيهودي، انجام داده است.
از ميان دانشمندان اسلامي، ابوريحان بيروني بيش از همه درباره اين گاهشماري مطالبي نوشته است. به طوري كه بسياري از دانستههاي امروزي درباره ماهيت اين گاهشماري در جوامع اسلامي، مديون نوشتههاي اوست (نک: ابوريحانبيروني، 1373ـ 1375، ج 1، ص 180ـ227؛ همو، 1923، ص52 ـ 59). او (1373ـ 1375، ج 1، ص 183ـ 198) جدولهايمتعددي درباره آغاز ماههاي اين گاهشماري در هر يك از روزهاي هفته، چگونگي آغاز سال در هر يك از سالهاي ناقصه، معتدله يا تامه و روزهاي مهم در اين گاهشماري ترتيب داده است.