تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ تبديل تاريخ
11) تبديل تاريخ
سابقه تنظيم روشهايي براي تبديل يا تطبيق انواع گاهشماريها به يكديگر، بهدست آوردن تعداد روزهاي سپري شده از يك مبدأ خاص يا تبديل روزهاي سپري شده از يك مبدأ به سال، ماه و روز هفته تقريبا سابقهاي به قدمت تأليف زيجهاي دوره اسلامي دارد و تقريباً در هر زيج روش يا روشهايي براي تبديل گاهشماريها يا بهدست آوردن اطلاعات فوق وجود دارد. علاوه بر آن، مورخان و دانشمندان بسياري نيز سعي در ارائه تطبيق چند نمونه از رايجترين گاهشماريهاي اسلامي، از جمله هجري قمري، يزدگردي و سلوكي، داشتهاند. همچنين دست به طراحي جدولهايي براي شناسايي يك روز خاص (مثلاً نوروز) در مدت زماني معين زدهاند. ازجمله حمزه اصفهاني (ص130ـ 143) موقعيت نوروز را براي يك دوره 350 ساله (از سال اول تا سال 350 هجري قمري) درگاهشماري هجري قمري برشمرده است كه تقريباً هيچيك از اين تبديل تاريخهاي او صحيح نيست و روشن ميسازد كه وي در محاسبه اشتباه كرده است. تاريخهايي كه حمزه اصفهاني ذكر كرده نه با موقعيت تقريبي خورشيد در منطقهالبروج و تعيين نوروز نجومي تطبيق ميكند و نه با موقعيت نوروز در گاهشماري يزدگردي (براي آگاهي بيشتر درباره خطاهاي حمزه اصفهاني در اين زمينه نک: اشپولر، ص 483ـ484).
محمدبن ايوب طبري (گ 2 ر ـ 6 ر) روشهاي مختلفي براي محاسبه روز هفته، كبيسه بودن يا نبودن سال، و تبديل انواع گاهشماريهاي يزدگردي، سلوكي و هجري قمري بيان نموده است (روشهايي نيز كه در د. اسلام، چاپ دوم، ج 10، ص 268ـ 269 دراينباره ذكر شده عملاً همان بسط روشهاي محمد بن ايوب طبري است).
مهمترين عامل در تبديل گاهشماريها به يكديگر در متون كهن اسلامي، از جمله تقريباً در تمام زيجهاي اسلامي، استفاده از محاسبه روزهاي بينالتاريخين بوده است و تقريباً در تمامي زيجها و كتابهاي مربوط به گاهشماري، جدولي به نام طيلسان براي اين بينالتاريخينها وجود دارد (مثلاً نک: خازني، ص 6ـ7؛ ابوريحان بيروني، 1923، ص 137؛ نصيرالدين طوسي، زيج ايلخاني، گ 13 پ ـ 15 ر). اما در محاسبات دوره معاصر براي تبديل گاهشماريها به يكديگر، مهمترين عوامل، استفاده از تعاريف حتيالمقدور دقيق از طول متوسط سال و نيز اطلاع از آرايه كبيسههاي گاهشماريهاي مختلف ميباشد. رقم پايه براي محاسبه طول متوسط سال شمسي در اين محاسبات، عدد نيوكم، ستارهشناس امريكايي (متوفي 1909) است (براي آگاهي از اين عدد نک: رياحي، ص3، 40). روشهاي مختلف با استفاده از اعداد اين چنيني براي تبديل يا تطبيق گاهشماريها را ميتوان به سه دسته معادلهاي، محاسبهاي و جدولي تقسيم كرد.
علاوه بر اين، انبوهي از لوحهاي فشرده، نرمافزارها و پايگاههاي اطلاعرساني وجود دارد كه محاسبات رايانهاي لازم براي تبديل گاهشماريها را به صورت خودكار انجام ميدهند (نک: ادامه همين بخش).
در روش معادلهاي، ضرايب و اعداد موردنظر، از جمله طول متوسط سال در انواع گاهشماريها، در قالب اصول مشخص رياضي و بر پايه توابع رايانهاي، امكان آن را خواهند داد كه برنامههاي لازم براي تبديل انواع گاهشماريها تهيه شود (برايآگاهي از اين توابع براي گاهشماريهاي هجري شمسي نک: صياد، 1368ـ1369ش، ص109ـ119). در روش محاسبهاي، دادههاي لازم براي تبديل گاهشماريها به گونهاي در دسترس قرار ميگيرند كه تنها با استفاده از چهار عمل اصلي، تاريخها تبديل شوند (براي آگاهي از روشهاي مختلف محاسبهاي براي تبديل انواع گاهشماريها نک: عبداللهي، 1365 ش، ص 67ـ95). درروش جدولي، مهمترين اركان گاهشماريهاي مختلف در كنار هم در جدولهايي با تقسيمبنديهاي متفاوت سالانه، ماهانه يا حتي روزانه ذكر ميشوند (نک: ادامه همين بخش). سابقه تهيه جدولهايي براي تبديل گاهشماريها، بويژه تبديلي كه در يك سوي آن گاهشماريهاي اسلامي قرار داشته باشد، با كارووستنفلد/ ووستنفلت در 1854 ميلادي/ 1270 آغاز شد، كهتبديلي براي گاهشماريهاي هجري قمري و ميلادي، بر اساس دورههاي ماهانه (با استفاده از تقويم قراردادي هجري قمري) بين سال اول تا 1300 هجري قمري بود. شرقشناسان از اين اثر استقبال كردند و آن را در چندين نوبت تكميل نمودند. جديدترين صورت اين كتاب، ويرايش اشپولر بر جدولهاي ووستنفلد ـ مالر، به زبانهاي شرقي ترجمه شده و بارها به چاپ رسيده است (براي آگاهي از پژوهشها و ترجمههاي اين اثر نک: ووستنفلد و مالر، مقدمه قريشي، ص بيستوهفت ـ بيستوهشت). افرادي چون اشرام (ص 283ـ319)، آربلي (المورد، ج 3، ش 3، ص 51 ـ 98، ش 4، ص 93ـ142) و فريمنـ گرنويل (ص 14ـ67) نيز جدولهاي مختلفي براي دورههاي هزار ساله، و بيشتر از آن براي تطبيق گاهشماريهاي ميلادي و هجري قمري، تهيه كردهاند.
در ايران يكي از اين جداول تطبيق گاهشماريها را عبدالغفار نجمالدوله (1321، ص 52 ـ80)، از سال اول تا 1464 هجري قمري، براي گاهشماري ميلادي و هجري قمري تنظيم نمود؛ اگرچه اين نخستين آشنايي ايرانيان با تطبيق گاهشماري هجري قمري و ميلادي نبود، چرا كه محمدحسن اعتمادالسلطنه در تاريخ منتظم ناصري برابر هر سال هجري قمري را با سالميلادي، از سال اول تا سال 1300 هجري قمري، ذكر نموده است (براي آگاهي از ساير پژوهشها درباره جدولهاي تطبيقي در ايران نک: ووستنفلد و مالر، مقدمه قريشي، ص بيستوهشتـ بيستونه). در سالهاي اخير و با استفاده از رايانهها، جدولهاي گوناگوني براي گاهشماري هجري شمسي براي دورههاي هفتهزار ساله (نک: تازيكهلمسكي، ص 2ـ90) و تطبيق اينگاهشماري با گاهشماريهاي ميلادي در دورههاي پنج هزار ساله (نک: ملكپور، 1378 ش، ص 201ـ 358) و سه هزار ساله (نک: بوركوفسكي، ص 223ـ230) و 5421 ساله (نک: بيرشك، ص 291ـ 465) طراحي شدهاند.
در مقوله تبديل تاريخها، از تقويمهاي دائمي نيز استفاده ميشود. اين تقويمها جدولهايي هستند كه براي تعيين مدخل (روز اول) سال و ماه و همچنين به دست آوردن روزهاي هفته طراحي ميشوند. تقويمهاي دائمي نيز گونهاي جدول به شمار ميآيند (براي نمونهاي از اين تقويمهاي دائمي براي گاهشماري ميلادي نک: عبداللهي و درگريگوريان، ص 747ـ762؛ براي گاهشماريهاي هجري شمسي و قمري نک: عبداللهي، 1352 ش، ص 728ـ 739). در بسياري موارد، تنها ركن مورد نياز براي تبديل گاهشماريهاي مختلف، «سال» خاصي ميباشد.
براي تبديل اين ركن از گاهشماريها، روشهاي محاسبهاي ساده و به نسبت سريعي نيز وجود دارد. از جمله اين روشها كه در آنها سال ميلادي گرگوري = G، سال هجري قمري = H و سال هجري شمسي = S است، سه معادله زير ميباشد:
(براي آگاهي از منابع اين محاسبات نک: هاجسون، ج 1، ص 20ـ22؛ «تبديل سالهاي قمري به شمسي و شمسي به قمري»، ص 314؛ براي آگاهي از روش تبديل بعضي ديگر از گاهشماريهاي رايج در سرزمينهاي اسلامي نک: د. اسلام، چاپدوم، ج10، ص 268ـ270).
امروزه نرمافزارها و لوحهاي فشرده گوناگوني براي تبديل انواع گاهشماريها وجود دارد، مثلاً لوح فشرده نجوم اسلامي (قم1377 ش) براي تبديل گاهشماريهاي هجري شمسي، هجري قمري و ميلادي به يكديگر در حوزه زماني نامحدود. همچنين، پايگاههاي اطلاعرساني متعددي براي تبديل گاهشماريهاي مختلف وجود دارد كه از جمله آنها ميتوان به اين پايگاهها اشاره نمود:
و پايگاههاي