تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ تاريخگذاري اسناد
9) تاريخگذاري اسناد
طبيعيترين و عموميترين روش تاريخگذاري اسناد (هر نوع سند تاريخدار شامل اسناد ديواني، نامهها، سنگنوشته ها، لوحها و انجامهها)، ذكر سال (زمان تهيه سند) و ركني از گاهشماري (عموماً اسم گاهشماري، مثلاً هجري، توسعاً در معناي هجري قمري) بوده است كه تركيب اين دو، مبدأ آن و سالهاي سپري شده از آن مبدأ تا زمان تهيه شدن سند را ميرسانده است. اگرچه در موارد متعدد، ذكر تنها يكي از اركان گاهشماري، مثلاً سالهاي سپري شده از مبدأ آن گاهشماري، كه بويژه در مورد سكهها بسيار اتفاق ميافتاد، باعث ميشود تا تنها با استفاده از قراين تاريخي بتوان ماهيت گاهشماري را دريافت.
چگونگي تقدم يا تأخر ترتيب اجزاي گاهشماري نيز بسته به نوع گاهشماري و زمان رواج آن موضوعي بوده كه در ادوار گوناگون تاريخي تغيير ميكرده است. در ايران پيش از اسلام، صورتهاي مختلف اين تقدم يا تأخر، ذكر اركان گاهشماري قبل يا بعد از سال موردنظر بر روي سند، رواج داشته است (برايآگاهي از اين ترتيبها و ساير ويژگيهاي تاريخگذاري در ايران پيش از اسلام نک: ايرانيكا، ج 7، ص 124ـ125). در دوران اسلامي، گونههاي بسياري از تركيب، تلفيق يا حذف اركان مختلف گاهشماري بر روي اسناد وجود دارد؛ از جمله اين تركيب و تلفيقها، درهمآميزي ركن اصلي گاهشماري اسلامي، يعني مبدأ گاهشماري هجري قمري، با اركان گاهشماريهاي ديگر است.
در ايران نمونههاي بسياري از ذكر نام روزها و ماههاي فارسي ميانه در كنار استفاده از مبدأ هجري قمري، بويژه بر روي سنگمزارهايي متعلق به قرون ششم و هفتم هجري قمري، وجود دارد (نک: شيخالحكمايي، ص 125، 128؛ >گزارش تاريخيكتيبههاي عربي<، ج 9، ص 257ـ 258). در نمونههاي ديگري از اين تلفيقها، رتبه شمارشي روز ماه و روز هفته به زبان فارسي در كنار ساير اركان گاهشماري هجري قمري و به زبان عربي ذكر شدهاند (نک: >گزارش تاريخي كتيبههاي عربي<، ج 13، ص 238، ج 15، ص 62ـ63). همين رويكرد، در مصر و نواحي اطراف آن، با ذكر نام ماههاي مصري باستان در كنار اركان گاهشماري هجري قمري رخ داده است. از اين نامها، در كنار مبدأ گاهشماري هجري قمري به صورت گسترده استفاده شده است (نک: همان، ج 5، ص 158، ج 6، ص 169، 193، 215، ج 7، ص 11، 153).
در نمونههاي ديگري از تاريخگذاري بر روي اسناد، از دو ياچند مبدأ گاهشماري در تاريخگذاري استفاده شده است. از اينروش، ناصرخسرو بيش از همه استفاده كرده و تاريخهاي مختلفي را با دو گاهشماري هجري قمري و يزدگردي در كنار هم آورده است (از جمله 1363 ش، ص 8، 16؛ نيز نک: بخش 12). بويژه بعد از رواج گاهشماري هجري شمسي در ايران، ذكر همزمان دو گونه گاهشماري هجري قمري و شمسي در كنار هم رواج بسيار داشته است. در عثماني نيز اسنادي وجود دارد كه هم با گاهشماري هجري قمري هم با گاهشماري مالي رايج درعثماني تاريخگذاري شده است (براي نمونه نک: مزك، ص 152ـ 163). همچنين، نمونههايي از ذكر همزمان بخشي از اركان دو گاهشماري هجري قمري و سلوكي يا تمامي اركان آنها در كنار هم وجود دارد (نک: «گزارش تاريخي كتيبههاي عربي»، ج 7، ص 54 ـ 55).
يكي از موارد ذكر چند گاهشماري در يك سند، نقر شدن گاهشماري هجري قمري و يزدگردي و سلوكي دركنار هم (مربوط به 764 هجري قمري، 732 يزدگردي و 1674سلوكي) بر پايه يك كره فلكي ساخته شده در ايران ميباشد (نک: همان، ج 17، ص 43ـ44). در قرن حاضر، اقليتهاي ديني ساكن در هر يك از كشورهاي اسلامي از گاهشماري مخصوص و مذهبي خود استفاده مينمايند. استفاده رسمي از گاهشماري ميلادي در ايران تنها به تاريخگذاري اسناد و معاهدات دو جانبه محدود ميشود. همچنين، در ايران از دوره صفوي به بعد، اسناد متعددي وجود دارد كه در آنها از گاهشماري دوازده حيواني دركنار گاهشماري هجري قمري استفاده شده است (براي نمونه نک: قائممقامي، ص 41ـ44؛ نيز نک: بخش 9؛ براي آگاهيهاي كلي درباره شيوه تاريخگذاري اسناد از دوره آققوينلو و پس از آن در ايران نک: بوسه، ص 55 ـ57).
روش تحرير تاريخهاي اسناد در دورههاي مختلف، گوناگون بوده است اما روش كلي براي ذكر تاريخها استفاده از اختصارات حرفي، و در موارد معدودي استفاده از حساب جُمَل، بوده است. در اسناد معدودي متعلق به قرن سوم هجري، براي رقمنويسي تاريخ اسناد از الفباي يوناني، كه همانند حساب جُمَل داراي ارزش عددياند، استفاده شده است (نک: گرومان، 1994، سفر 1، ص 81، سفر 2، ص 145، سفر 3، ص 152، 171ـ172). در دوره عثماني براي نوشتن اين تاريخها عموماً از ارقام عربي استفاده ميشده، با اين تفاوت كه در بسياري موارد تنها دو يا سه رقم سمت راست هر تاريخ، در سند ذكر ميشده و ارقام سمت چپ (هزارگان، در ذكر نمونههاي سه رقمي و هزارگان و صدگان در ذكر نمونههاي دو رقمي) نوشته نميشده است (نک: مزك، ص 192، 214؛ براي نمونهاي از اين اسناد نک: بشر، ص 266ـ 274). در روشي براي تاريخنويسي، كه تنها در انجامههاي كتابهاي خطي ديده شده است، براي نوشتن تاريخ كتابت از تلفيق كسرهاي صحيح تعداد روزهاي ماه (عُشر و ثلث) و ماههاي سال (سُدس و نصف) و عشرهاي هزاره و سده و دهه استفاده شده است (براي آگاهي از چگونگي اين روش نک: ريتر، ص 237ـ247؛ براي نمونهاي از اين انجامهها در ايران نک: علينقي منزوي، ج 11، ص 593). در انجامههاي كتابهاي خطي، موارد متعددي از تاريخگذاري به وسيله انواع مبدأهاي رايج در سرزمينهاي اسلامي، استفاده از انواع نام ماههاي سال و روزهاي ماه و اشارات متعددي به انواع گاهشماريها وجود دارد (براي آگاهي بيشتر در اينباره و نمونههاي متعددي از اين انجامهها نک: افشار، ص 83 ـ91).