تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ گاهشماري دوازدهحيواني
يكي از ويژگيهاي مهم گاهشماري دوازدهحيواني، كه محل اختلاف در مورد يكي از اركان اين گاهشماري بوده، استفاده از نامهاي حيوانات در اين گاهشماري است. خواجه نصيرالدين طوسي (زيج ايلخاني، گ 3 پ) سه صورت تركي، ختايي (= چيني) و فارسي اين نامها را ذكر كرده است. صورتهاي ديگري از اين نامها نزد اقوام گوناگون وجود داشته است (برايآگاهي از نام اين حيوانات در زبانهاي سغدي، ختني، سنسكريت، پراكريت و كوچي نک: بيلي، ص 928؛ براي آگاهي از اين نامها در زبانهاي مغولي و تركي قديم نک: پوشا، ص 198؛ براي آگاهي از اين نامها در زبان منچويي نک: گولدن، ص 199ـ 200؛ براي ضبطهاي گوناگون مغولي اين نامها نک: همان، ص 200ـ 202؛ براي ضبطهاي گوناگون تركي آنها نک: همان، ص 203ـ 205). يكي از دلايل وجود پارهاي اختلافات در ضبط و شناسايي اين اسمها استفاده همزمان از نامهاي تركي و مغولي حيوانات است كه در متون اسلامي براي ناميدن ماههاي گاهشماري دوازدهحيواني به كار رفته است. نخستين بار، خليلبن محمدبن يوسف قونيَوي در قرن هفتم به تفاوت اين نامها در يك فرهنگ لغت، و نه در كاربردي گاهشمارانه، بين زبانهاي تركي و مغولي اشاره كرده است (براي فهرست نام حيوانات وحشي كه چهار مورد آنها امروزه نيز در گاهشماري دوازدهحيواني كاربرد دارند نک: قونيوي، ص 11).
تفاوتهاي بسياري كه در اركان گاهشماري دوازدهحيواني رايج در سرزمينهاي گوناگون به وجود آمد، موجب رواج گونههاي چندي از آن شده است. با بررسي اسناد گوناگوني كه از اين گاهشماري باقي مانده است، به خوبي ميتوان گونههاي مختلف آن را در نواحي گوناگون باز شناخت. در ايران اسناد تاريخگذاري شده با اين گاهشماري در قرن هفتم و هشتم هجري، نشاندهنده استفاده از گونه شمسي ـ قمري آن است (نک: رشيدالدين فضلالله، 1957، ج 3، ص 93ـ 95؛ كاشاني، ص 53، 66، 73). در حالي كه بنا بر منابع فارسي قرن دهم و يازدهم (مثلا اسكندرمنشي، ج 2، ص 806، 829) گاهشمارياي كه در اين دوره در ايران به كار گرفته شد، تلفيقي از گاهشماري جلالي و هجري قمري با گاهشماري دوازدهحيواني بود كه ميتوان آن را گاهشماري دوازدهحيواني ايراني ناميد. در ميان نويسندگان اين دوره بيش از همه منشي قمي (مثلاج 1، ص 48، 84، 89، 93 و بسياري جاهاي ديگر) به ذكرسالهاي گاهشماري دوازدهحيواني پرداخته است. در آثار نويسندگان سپسين نيز كمابيش از اينگونه گاهشماري نمونههايي ذكر شده است (مثلا استرآبادي، ص 124؛ غفاري كاشاني، ص 45).
در دوره قاجار، بويژه پس از رواج سالنامههاي چاپي، گاهشماري دوازدهحيواني ايراني همواره در كنار گاهشماري رايج درج ميشد (براي نمونه نک: مصباح نجمالممالك، ص 1، 4). در نهايت، اگرچه در ايران با قانون مصوب 1304 ش، كه گاهشماري هجري شمسي فعلي ايران را رسمي نمود، استفاده از گاهشماري دوازدهحيواني قانوناً ممنوع گرديد (ايران. قوانين و احكام، 1350 ش، ص 226)، تا امروز همچنان از اين گاهشماري در سالنامههاي چاپي استفاده ميشود (برايآگاهي بيشتر درباره اين گاهشماري در ايران نک: عبداللهي، 1366 ش، ص 322ـ 337؛ ملويل، ص 83 ـ 95، چگونگي استفاده از اين گاهشماري را در ايرانِ دوره ايلخاني بتفصيل بررسي كرده است).
بجز ايران، در ساير سرزمينهايي كه در مسير عبور مغولان قرار داشتند نيز كما بيش تا قرن حاضر از اين گاهشماري استفاده شده است. به نوشته فريد ابراهيم دهلوي (گ 11 رـ12 پ)، در دوره امپراتوري مغولي هند، گونه شمسي ـ قمري گاهشماري دوازدهحيواني چيني ـ اويغوري در شبهقاره هند رواج داشته است. او اركان اين گاهشماري را با گاهشماري ابداعي خود در زمان حكومت شاه جهان، پادشاه بابري هند، تطبيق داده و روشتبديل اين دو گاهشماري به يكديگر را بررسي كرده است (برايآگاهي از گاهشماري ابداعي فريد ابراهيم دهلوي در زمان حكومت شاهجهان نک: بخش 5، قسمت ب؛ براي آگاهي بيشتر درباره گاهشماري دوازدهحيواني رايج در هند نک: خاره، ص 64ـ74). در تركيه نيز، بهرغم رسمي شدن گاهشماريميلادي، در قرن حاضر همچنان در سالنامهها از گاهشماري دوازدهحيواني استفاده ميشود (براي آگاهي بيشتر درباره رواج اين گاهشماري در تركيه نک: د. ترك، ذيل واژه). در افغانستان، بيشتر بر اساس سنّتي شفاهي، سال تولد اشخاص بر اساس گاهشماري دوازدهحيواني محاسبه ميشده است. اين گاهشماري تا قرن حاضر در اين كشور رواج داشته است (ايرانيكا، ج 4، ص 675). بر اساس چند سند، رواج اين گاهشماري در آسياي مركزي و قفقاز در قرن نوزدهم ميلادي/سيزدهم هجري قمري تأييد ميشود (براي نمونهاي از اين اسناد نک: ترايتسكايا ، ص 63).
تطبيق و تبديل انواع گاهشماريها با حيوانات گاهشماري دوازدهحيواني موضوعي بوده است كه در زيجها و كتابهاي گوناگون به آن پرداخته شده است. اگرچه صورتهاي نخستين اين تبديلها، كه شامل تبديل سال و ماه نيز ميشد، نيازمند عمليات پيچيده و پر زحمت بوده (براي آگاهي از روش تبديل گاهشماري دوازدهحيواني به هجري قمري و بالعكس نک: غياثالدينجمشيد كاشاني، گ 17 رـ 19 ر)، با ساده شدن و درهم آميختن اركان اين گاهشماري با گاهشماريهاي ديگر، بويژه جلالي و ميلادي، روشهاي سهل ممتنع و نيز جدولهاي بسياري براي اينتبديلها وضع شده است.
پوشا (جدول بين صفحات 195ـ196) جدول تبديل اين گاهشماري به گاهشماري ميلادي را از سال هفتم تا سال 2047 ميلادي تنظيم كرده است، كه در آن نام سالها به مغولي، تبتي و سنسكريت نيز به دست ميآيد. خانمحمدي (ص 111ـ 119) جدول تطبيق سالهاي هجري شمسي (873 تا1304 ش) با گاهشماري دوازدهحيواني ايراني را طراحي كرده است كه به سبب عدم تطبيق صحيح سالهاي شمسي و قمري تا1123 اين جدول با يك سال خطا همراه است. ملكپور (1378ش، ص38ـ 200) تطبيق اين گاهشماريها را با يكديگر در يك دوره پنج هزارساله (تا 1508 ش) به دست داده وعبداللهي (1366 ش، ص 336ـ337) روش سهلي براي تطبيق گاهشماريهاي ميلادي و هجري شمسي با حيوانات گاهشماري دوازدهحيواني طراحي كرده است (براي آگاهي بيشتر درباره گاهشماريهاي دوازدهحيواني در جهان اسلام نک: گينتسل، ج1، ص499ـ 503؛ بازن، ص531 ـ 602؛ براي كتابشناسي مفصلدر اينباره نک: گولدن، ص197ـ 198، پانويس 1ـ3؛ ملويل، ص 95ـ 98، پانويس 1ـ 78).