تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ گاهشماري در ديگر كشورهاي حوزه تمدن اسلامي
ب) گاهشماريهاي اسلامي در شبهقاره هند.
نخستين آشنايي مسلمانان با گاهشماريهاي رايج در سرزمين هندوستان از طريق نوشتههاي ابوريحان بيروني صورت گرفت. ابوريحان بيروني در قانون مسعودي (ج 1، ص 172ـ180) چند نمونه از اين گاهشماريها را شرح داده است. نخستين رويكرد ابداع گاهشماريهايي با گاهشماري در ديگر كشورهاي حوزه تمدن اسلامي ي اسلامي و ايراني در اين سرزمين، از زمان استقرار امپراتوري مغولي هند، در دوره حكومت بابريان (يا گوركانيان؛ حك: 932ـ1274) و با نفوذ ايرانيان در دربار آنان و گسترش زبان و ادب فارسي در شبه قاره صورت گرفت. اركان گاهشماري يزدگردي (از جمله نام ماههاي سال و روزهاي ماه) در اين زمان در شبهقاره مورد استفاده قرار گرفت. در همين دوره، گاهشماري هجري قمري نيز به عنوان گاهشماري ديني، در اين سرزمين كاربرد داشته است.
اكبر، سومين و بزرگترين پادشاه بابري (حك: 963ـ1014)، نخستين پادشاهي است كه به ابداع گاهشماري برگرفته از اركان گاهشماري يزدگردي پرداخت و كار او دستمايه كار ديگر پادشاهان بابري شد. گاهشماري ابداعي اكبرشاه كه به «تاريخ الاهي» مشهور شده است (علامي، 1877ـ1886، ج 2، ص 9ـ 10؛ همو، 1893، ج 1، ص 184)، در ادامه سياستهاي اصلاحگرانه او به وجود آمد. اين اصلاحات منجر به ظهور آييني جديد با عنوان آيين الاهي شد و ستارهشناس ايراني دربار اكبرشاه، فتحالله شيرازي، اساس نجومي تاريخ الاهي را ترتيب داد (علّامي، 1893، همانجا). تاريخ الاهي از 992 هجري قمري، در بيست و نهمين سالسلطنت اكبرشاه، رسميت يافت، اما مبدأ آن را 11 مارس/1556 28 ربيعالاخر 963، مقارن نخستين نوروز و اعتدال بهاري پس از به تخت نشستن اكبرشاه، قرار دادند، در حالي كه اكبرشاه 26 روز پيش از اين تاريخ به سلطنت رسيده بود (تتوي و ديگران، ص 565).
اركان تاريخ الاهي آميزهاي از اركان گاهشماري يزدگردي و جلالي است. در اين گاهشماري، همانند گاهشماري يزدگردي، هر روز نام خاصي دارد و ماههاي سال نام ماههاي گاهشماري يزدگردي را دارند (علامي، 1893، همانجا) اما چون در تاريخالاهي، طول مدت هر ماه به توقف خورشيد در برجهاي دوازدهگانه بستگي داشت، روز سيويكم و سيودومي براي ماههاي سال پيشبيني شد و چون در گاهشماري يزدگردي براي اين روزها نامي وجود ندارد، به ترتيب نامهاي «روز» و «شب» براي اين دو روز انتخاب گرديد (همو، 1877ـ1886، همانجا؛ بندري، ص 5ـ 8). طول سال نيز برابر طول سال در گاهشماريجلالي محاسبه شد (بندري، همانجا).
مهمترين اسناد مورخ به اين گاهشماري، مجموعه سكههاي اكبرشاه است كه نمونههاي متعددي از آنها وجود دارد. برخي از اين سكهها در نوع خود بزرگترين سكههاي ضربشده در دنيا به شمار ميآيند (براي آگاهي از تاريخهاي ضربشده بر سكههاي اكبرشاه و جانشينان او با مبدأ تاريخ الاهي نک: هوديوالا، ص11ـ 40). گروهي ديگر از اين اسناد، نامههايي هستند كه بين اكبرشاه و فرمانروايان محلي هند يا پادشاهان صفوي ايران رد و بدل شده است. آن دسته از اين نامهها كه بين اكبرشاه و فرمانروايان هند رد و بدلشده، جملگي داراي تاريخ الاهي است (رياضالاسلام، ج 1، ص 122ـ123، 130)، اما بين مكتوبات اكبر و پادشاهان صفوي نامههايي نيز وجود دارد كه با گاهشماري هجري قمري تاريخگذاري شده است (همان، ج 1، ص 100، 135؛ براي آگاهي از اين نامهها و چگونگي تاريخگذاري آنها نک: همان، ج 1، ص 93ـ140؛ براي آگاهي بيشتر درباره تاريخ الاهي نک: بندري، ص 1ـ 18؛ او همچنين در ص 24ـ45 جدولهاي تطبيقي مختلفي از ماههاي تاريخ الاهي تاسال 1120 الاهي با گاهشماريهاي ميلادي و هجري قمري ترتيب داده است).
در زمان اكبرشاه گاهشماريهاي ديگري نيز در حوزه امپراتوري بابري وجود داشت؛ از جمله، گاهشماري فصلي كه گونهاي گاهشماري شمسي با مبدأ گاهشماري هجري بود و گاهشماريهاي ولايتي و بنگاله/ بنگال كه بر اساسگاهشماريهاي محلي رايج در هند تنظيم شده بود (برايآگاهي از اين گاهشماريها نک: جونپوري، ص 55 ـ56). تتوي و ديگران ــ كه كتاب خود، تاريخ الفي، را در زمان حكومت اكبر تأليف نمودند ــ در كنار استفاده از گاهشماري هجري قمري، كليه تاريخهاي مورد نظر خود را، در محدوده زماني 850 تا 984 هجري، با گاهشماري ديگري با مبدأ رحلت پيامبر اكرم تاريخگذاري كردهاند (از جمله نک: ص 75، 111، 753). همچنين، مؤلف ناشناس منظومه نام حق، كه كتاب خود را مقارن همين زمانها و در شبه قاره تأليف كرده، تاريخهاي مورد نظر خود را با مبدأ رحلت ثبت كرده است ( نک: گ 68 ر).
جهانگيرپادشاه (حك: 1014ـ1037) نيز مانند اكبرشاه، جلوس خود را مبدأ گاهشماري جديدي به نام گاهشماري جهانگيري قرار داد كه اركان آن، بجز مبدأ، از تاريخ الاهي اخذ شده بود، اما با توجه به رواج فراگير تاريخ الاهي تا زمان وي، گاهشماري الاهي نيز در دولت جهانگير به كار ميرفت، به طوري كه سكههاي جهانگير پادشاه همچنان با تاريخ الاهي ضرب ميشد (هوديوالا، همانجا). منابع تاريخي نيز هنگام ذكر وقايع سلطنت جهانگير، از هر دو گاهشماري جهانگيري و تاريخ الاهي استفاده ميكنند (از جمله نک: كنبو، ج 1، ص 94ـ95).