تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ اركان گاهشماريها
ايرانيان پيش از اسلام عقيده داشتند كه عمر جهان دوازده هزار سال است (ابوريحان بيروني، 1923، ص 14) متشكل از چهار دوره سه هزار ساله يا دوازده دوره هزار ساله. در متون زردشتي (مثلا بندهش، ص 154ـ156) رويدادهاي مهم (مثلا، آفرينش انسان، پادشاهي بسياري از پادشاهان، سلسلههاي مهم پادشاهي و حمله اعراب) نسبت به آغاز اين دوره بزرگ، تاريخگذاري شدهاند.
يكي از مهمترين مبدأهاي آفرينش، كه بسياري از دانشمندان مسلمان به آن اشاره كردهاند، مبدأ آفرينش عالم به نظر يهوديان بوده است. به نوشته ابوريحان بيروني (1373ـ 1375، ج 1، ص 195) بين زمان آفرينش عالم به نظر يهوديان و مبدأ گاهشماري اسكندري (= سلوكي؛ نک: ادامه مقاله، بخش 7)، 3447 سال فاصله است و مبدأ گاهشماري اسكندري نيز 312 سال پيش از مبدأ ميلادي وضع شده است. بنابراين، بين مبدأ گاهشماري يهودي و گاهشماري ميلادي 3760 سال فاصله وجود دارد. امروزه نيز يهوديان قائل به اين فاصلهاند (نک: واژههاي فرهنگ يهود، ص 125ـ126؛ نيز نک: ادامه مقاله؛ بخش 8). همانگونه كه ابوريحان بيروني (1923، ص 15) اشاره كرده، احتمالا اختلافات ديني باعث رواج تاريخهاي متعدد براي مبدأ آفرينش عالم شده است. ابوريحان بيروني (همانجا) از اختلاف يهوديان و مسيحيان در اين مورد سخن گفته و مسعودي (ج 2، ص 415) و محمدبن جرير طبري (ج 2، ص 235ـ 238) براي اين مبدأ تاريخهاي گوناگوني ذكر كردهاند. به نوشته ابوريحان بيروني (1923، ص 13ـ14)، فاصله بسيار زياد بين اين زمانها باعث آميخته شدن دروغ و اسطوره با واقعيت شده است.
به جز مبدأ آفرينش عالم، مبادي ديگري نيز در آثار تاريخي و نجومي ذكر شده است. در ترجمه كهني از مجسطي (بطلميوس، گ 34 ر ـ 36 ر)، شرح مبسوطي درباره گاهشماري قبطي (= بُختُنَصَّري) آمده است. يحيي بن ابيمنصور (ص 4ـ 8) از گاهشماريهاي عربي (هجري قمري) و سرياني و فارسي (يزدگردي) نام برده و كثيرالدين فرغاني (ص3ـ7)، علاوه بر مبدأهاي مذكور، به مبدأ رومي نيز پرداخته است. حبش حاسب (گ 8 ر ـ 12 ر)، كه اثر خود را احتمالا هم زمان با فرغاني (قرنسوم) يا پس از او نوشته، علاوه بر مبادي مذكور، به مبادي معتضدي، اَغُسطُس (آوگوستوس) نخستين امپراتور روم (زندگي 63قم ـ 14 ميلادي) و ديوقلطياني (دقلطيانوس/ ديوكلتيانوس، امپراتور روم در 284 ميلادي) نيز اشاره كرده است (براي آگاهي بيشتر درباره اين مبادي نک: عبداللهي، 1366ش، ص250ـ251).
مفصّلترين گزارش در مبادي گوناگون تاريخي در نوشتههاي دانشمندان اسلامي، از آن ابوريحان بيروني است. وي به شرح بسياري از گاهشماريها پرداخته و گذشته از مبادي دهگانهاي كه از آنها نام برده (1923، ص 137)، نوشتههايش درباره گاهشماري يهودي (نک: همان، ص 52ـ59؛ همو، 1373ـ1375، ج 1، ص 180ـ226) مفصلترين شرح اين گاهشماري به شمار ميآيد.
درباره مبادي مورد استفاده اعراب نيز بيش از همه قلقشندي (ج 6، ص 237ـ240) توضيح داده و با احتساب گاهشماري هجري قمري و يزدگردي، جمعاً 21 مبدأ را از قديمترين زمان تا رواج گاهشماري هجري قمري شرح داده است. بعضي از اين مبادي همانهايي است كه مسعودي (ج 2ص 415ـ416) و محمدبن جرير طبري (ج 1، ص 235ـ 238) نيز آنها را ذكر كردهاند.
اگر چه مبادي متعددي در سرزمينهاي اسلامي به كار گرفته ميشده، نام ماههاي سال متفاوت نبوده و مجموعهاي از نام ماهها به طور مشترك در گاهشماريهايي با مبدأهاي گوناگون بهكار ميرفته، در حالي كه ترتيب ماهها در آن گاهشماريها يكسان نبوده است؛ ازينرو، يك نام در چند گاهشماري، در مواقع گوناگون سال قرار ميگرفته است. به طور كلي، گونههاي نام ماهها را ميتوان تقسيم كرد به: ماههاي قمري، در تقويم هجري قمري؛ فارسي ميانه، در گاهشماري يزدگردي و گاهشماري هجري شمسي؛ قبطي (ماههاي مصري باستان) در چند گاهشماري، از جمله در گاهشماري قبطي؛ سرياني (بر اساس ريشه بابلي نامهاي ماه) مورد استفاده در چند گاهشماري، از جمله در گاهشماري سلوكي و بُختُنَصَّري و رومي، بر اساس نام لاتيني ماههاي سال كه كمتر در سرزمينهاي اسلامي رواج داشته است (فرغاني، ص1ـ5). با اينكه ذكر نام ماههاي هجري و رومي به هنگام ذكر يك واقعه يا رويداد تاريخي، نوع گاهشماري را نشان ميدهد، شناسايي نوع گاهشماري در مواردي كه نام ماهها سرياني يا ايراني يا قبطياند، بسيار مشكل است و اگر نام سرياني ماهها، بدون ذكر ساير اركان گاهشماري، به كار رفته باشد، شناسايي گاهشماري تقريبا غيرممكن است.
نام ماههاي سرياني ــ كه در اصل، برگرفته از صورت بابلي نام ماههاي سال و قرائتهاي گوناگون آرامي آنها بوده است (براي آگاهي از صورت اشتقاقي اين نامها و ريشه آنها نک: >فرهنگ آشورشناسي<، ذيل "kalender"؛ براي آگاهي از نام ماهها در گاهشماري سرياني بر اساس متون اسلامي نک: جدول 1) ــ در گاهشماريهاي متعددي به كار رفته است، از جمله در گاهشماري يهودي (نک: ادامه مقاله، بخش 8)، گاهشماري سلوكي (نک: ادامه مقاله، بخش 7) و گاهشماري سرياني ـ مقدوني (گاهشماري رايج در كليساي سرياني شرق). به همين سبب، در آثار بسياري از نويسندگان اسلامي (مثلا مسعودي، ج2، ص337ـ 339، 340ـ 342) اين ماهها به ترتيبهاي گوناگون آمدهاند. ابوريحان بيروني نيز (1934، ص 168) به اختلاف ترتيب ماههاي سرياني در گاهشماريهاي سرياني و سلوكي اشاره كرده است (براي چند نمونه از گاهشماريهايي كه در آنها نام ماههاي سرياني به كار رفته است نک: ادامه مقاله، بخش 3، قسمت الف).