تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ اركان گاهشماريها
سومين ركن هر گاهشماري مفهوم «سال» است كه به دو نوع شمسي و قمري تقسيم ميشود و هر يك از آنها نيز اقسامي دارند، اما فقط معدودي از اين اقسام در گاهشماريهاي رايج درسرزمينهاي اسلامي به كار رفتهاند. در گاهشماريهاي قمري، طول سال، با توجه به طول ماه، 354 روز و 8 ساعت و 48 دقيقه (فرغاني، ص 2) محاسبه ميشده، اما براي محاسبه طول سال شمسي به رصدهاي متوالي و دقت بيشتري نياز بوده است.ستارهشناسان مسلمان راجع به اقسام سال شمسي توضيح دادهاند، اما «سال اعتدالي» (بازگشت سالانه خورشيد از يكي از نقاط اعتدالين يا انقلابين به همان نقطه) متداولترين و مهمترينقسم سال شمسي بوده و عموما از واژه «سال» به همين مفهوم استفاده ميشده است. سال اعتدالي را «سال حقيقي» نيز ميناميدهاند (نک: بتاني، ص 63). طول سال اعتدالي، بسته به ميزان دقت رصدكنندگان آن، متغير بوده و بررسي سير اين رصدها نشان ميدهد كه در اندازهگيري آن بتدريج دقت بيشتري اعمال ميشده است.
مسلمانان نخستينبار از طريق ترجمه مجسطي بطلميوس با طول سال اعتدالي آشنا شدند. اندازهاي كه بطلميوس (گ 34 رـ36 ر) به دست داده، 365 روز و 5 ساعت و 55 دقيقه و 12ثانيه است. ستارهشناسان مسلمان براي بهدست آوردن اندازه طول متوسط سال اعتدالي رصدهاي فراواني كردند. از بين اين ستارهشناسان، اندازهاي كه بتاني (متوفي 317؛ ص 63ـ64) به دست آورد (365 روز و 5 ساعت و 46 دقيقه و 24 ثانيه) بسيار مورد توجه قرار گرفت و بسياري از ستارهشناسان ديگر (مثلا محمد بن ايوب طبري، گ 14 پ) براي رصدهاي خود از آن استفاده ميكردند و آن را مقدار دقيق سال اعتدالي ميدانستند. بتاني (ص 61ـ64) از تكامل رصد طول سال اعتدالي، با ذكر چند نمونه از كار رصدكنندگان تا زمان خود، گزارش نسبتا دقيقي داده است كه ستارهشناسان ديگر (مثلا محمدبن ايوب طبري، گ 13 پ ـ16 ر) نيز همان را نقل كردهاند. به نوشته غياثالدين جمشيد كاشاني (گ 8 پ)، طول سال اعتدالي نزد تركان آسياي ميانه، 365 روز و 5 ساعت و 50 دقيقه و 47 ثانيه بوده است. در گاهشماريهايي كه طول سال، بر اساس شمارش تعداد معيني از روزها محاسبه ميشود (مثلا درگاهشماري زردشتي و قبطي)، اين مدت برابر 365 روز است (فرغاني، ص 4ـ5). بديهي است در اين گاهشماريها آغاز سال نسبت به فصلها بتدريج تغيير ميكند (براي آگاهي بيشتر درباره اين مفاهيم نگاه کنيد به احيايي، ص122).
در گاهشماريهاي قمري، آغاز سال معطوف به موقعيت نجومي خاصي نيست و با گذشت يك دوره دوازده ماهه، سال جديد آغاز ميشود، اما در گاهشماريهاي شمسي يا شمسي ـ قمري، آغاز سال عموما مقارن رسيدن خورشيد به نقطه اعتدال بهاري يا پاييزي است. تنها در گاهشماري تركان آسياي ميانه، رسيدن خورشيد به نيمه برج دلو آغاز سال به شمار ميآمده است. به نوشته غياثالدين جمشيدكاشاني (همانجا)، تركان آسياي ميانه موقعيت اعتدالين يا انقلابين را نه در آغاز فصول، بلكه در اواسط هر فصل ميدانستهاند.در گاهشماريهاي گوناگون، براي گردآوري كسر ساعتهاي روزهاي سال و تبديل آنها به يك يا چند روز، عموما چند روش خاص وجود داشته است. اين كار براي ثابت كردن آغاز سال در يك موقعيت خاص فصلي، انجام ميشده است.
چهارمين و مهمترين ركن هر گاهشماري، «مبدأ» آن است؛ يعني، مشخص كردن فاصله زماني وقايع با هر زمان قبل و بعد از آن بر اساس يك نقطه زماني ثابت. مبدأها را ميتوان به دو دسته كلي تقسيم كرد: تكرار شونده و ثابت. مبدأهاي تكرار شونده به ويژه در ايران دوره هخامنشي و ساساني كاربرد داشتهاند (براي آگاهي از جزئيات اين گاهشماريها و مبدأهاي آن نک: ادامه مقاله، بخش 4، قسمت الف). در اين روش، عموما آغاز پادشاهي پادشاهان، مبدأ قرار ميگرفته و با آغاز سلطنت هر پادشاه، مبدأ تقويم نيز تجديد ميشده است. ايرانيان اين شيوه مبدأشماري را از بابليان آموخته بودند (عبداللهي، 1366 ش، ص 109ـ110). در زمان بابليان، از آغاز پادشاهي هر پادشاه در هر موقع سال تا آغاز ماه اول سال جديد (در گاهشماري بابلي: اول نيسانو)، سال جلوس بود و از اول نيسانو تا آغاز نيسانوي بعد، سال اول پادشاهي به شمار ميآمد.
در مبدأهاي ثابت، گاهشماري از يك مبدأ ثابت (عموما واقعهاي تاريخي يا شبه تاريخي و اسطورهاي يا رخدادي طبيعي) آغاز ميشده است. استفاده از اين روش، بين اقوام و سرزمينهاي اسلامي عموميت بسيار يافت. تقريبا در تمامي دوران تاريخ ايران پس از اسلام و نيز در تمامي اسناد مدارك تاريخداري كه در شبهجزيره عربستان يافت شده، اينگونه مبدأشماري رواج داشته است. تنها استثنا، دوره دهساله بين هجرت تا وفات پيامبر اكرم است كه، هر سال آن بر اساس نامي كه بر آن نهاده شده بود، شمرده ميشد (براي آگاهي از نام اين سالها نک: ابوريحان بيروني، 1923، ص 31). با توجه به بحثهاي مختلف درباره رسميت يافتن زمان هجرت پيامبر اسلام صليالله عليهوآلهوسلم از مكه به مدينه به عنوان مبدأ تاريخ اسلامي، تعيين اين مبدأ تقريبا بلافاصله پس از دوره ده ساله مذكور تأييد ميشود (براي آگاهي از چگونگي وضع اين مبدأ نک: ادامه مقاله، بخش 3، قسمت ب). اين مبدأ، عموميترين مبدأ گاهشماري اسلامي است و تا عصر حاضر در جوامع اسلامي به كار ميرود.
از ميان مبدأهاي گوناگوني كه در سرزمينهاي اسلامي رواج داشته، كهنترين آنها، مبدأ آفرينش عالم است كه ايرانيان و يهوديان و تركان آسياي ميانه، هر يك زماني را براي آن درنظر گرفته بودند، دورترين مبدأ متعلق به تركان آسياي ميانه است. به زعم آنها از عمر عالم 8863 «ون» (هر ون، برابر دههزار سال) گذشته است (نک: نصيرالدين طوسي، زيج ايلخاني، گ 5 ر؛ غياثالدين جمشيد كاشاني، گ 9 ر؛ براي آگاهي از ديگر ويژگيهاي گاهشماري تركان آسياي ميانه نک: ادامه مقاله، بخش 6).