تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ اركان گاهشماريها
به طور كلي، گاهشماريهاي رايج دركشورهاي اسلامي را ميتوان به سه نوع قمري، شمسي ـ قمري و شمسي تقسيم كرد.
در گاهشماريهاي قمري، با استفاده از يك پديده طبيعي، يعني گردش ماه به دور زمين، مفهوم ماه و از جمع دوازده ماه، مفهوم قراردادي يك سال قمري به دست ميآيد و آغاز هر ماه و در نتيجه يك دوره دوازده ماهه، با رؤيت و ثبت حالت خاصي از صورتهاي گوناگون ماه (عموماً هلال) صورت ميگيرد.
مهمترين گونه اين نوع گاهشماري در جوامع اسلامي، گاهشماري هجري قمري است (نک: ادامهمقاله، بخش 3، قسمت ب) كه در حوزه وسيعي از جهان اسلام كاربرد دارد.
در گاهشماريهاي شمسي ـ قمري نيز ماهها با رؤيت هلال آغاز ميشوند. هر سال دوازده ماه دارد، اما با افزودن ماه يا ماههايي، بعد از چند سال معين، كوشش ميشود تا طول ميانگين سال قمري (در دوره زماني معين) با طول سال شمسي برابر شود. از مهمترين انواع گاهشماريهاي شمسي ـ قمري گاهشماري يهودي است (نک: ادامه مقاله، بخش 8) كه بين يهوديهاي ساكن در كشورهاي اسلامي رواج داشته است. در ايران دوره هخامنشي نيز اين نوع گاهشماري متداول بوده است (نک: ادامه مقاله، بخش 4، قسمت الف: 2).
در گاهشماريهاي شمسي يك بار چرخش زمين به دور خورشيد (و برابر عقايد پيشينيان، چرخش خورشيد به دور زمين و بازگشت آن به نقطهاي معين در دايرهالبروج)، ملاك تعيين سال است. تقريبا تمامي كشورهاي اسلامي، همپاي استفاده از گاهشماري هجري قمري براي تعيين بعضي اوقات شرعي، از نوعي گاهشماري شمسي نيز براي ساير امور زندگي، از جمله امور كشاورزي و اقتصادي، استفاده ميكنند (براي آگاهي بيشتر درباره گاهشماريهاي شمسي نک: علي احيائي، ص 320ـ322).
ضبط هر رويداد تاريخي با هر يك از اين گاهشماريها، شامل اين چهار ركن است: روز (روز هفته يا ماه)، ماه (با توجه به نوع ماه و نحوه شمارش ماهها، بر اساس عددشماري يا نامگذاري)، سال (با توجه به نوع مفهوم سال) و سال وقوع آن رويداد، نسبت به مبدائي خاص. در هر كدام از اين گاهشماريها، براي جمعآوري كسر ساعت يك روز در طول سال (كه عموما كسر دقيقي از يك روز نيست) و تبديل آن به روز كامل، يا براي نزديك كردن طول سال متوسط به طول سال شمسي، روشهايي وجود داشته است (نک: ادامه مقاله در همين بخش).
واژه روز در فارسي (در عربي: يوم)، به عنوان نخستين ركن گاهشماري، توسعا بهمعناي شبانهروز (نک: دهخدا، ذيل «روز») نيز به كار ميرود (براي گسترش معنايي اين واژه به ليل و نهار نک: ابناجدابي، ص28؛ قلقشندي، ج2، ص329). به نوشته ابوريحان بيروني (1934، ص51)، در صورتي كه مراد، مفهوم شبانهروز باشد، براي احتياط از عبارت «اليومبليلته» نيز استفاده ميشده است.
ايرانيان پيش از اسلام طلوع آفتاب را آغاز روز ميدانستند (همو، 1923، ص 6). طبق متون زردشتي كه بعد از ورود اسلام به ايران بازنويسي شدهاند (مثلا بندهش، ص 105)، پس از ورود اسلام به ايران نيز همان سنت را ادامه دادند. اعراب جاهلي، غروب خورشيد را مبدأ شبانه روز ميدانستند (ابوريحان بيروني، 1923، ص 5؛ جوادعلي، ج 8، ص 464).
به نوشته ابوريحان بيروني (همان، ص 6)، آغاز شبانه روز در زيج شهرياران، كتاب مهم نجومي ايرانيان دوره ساساني، نيمهشب ذكر شده است. نزد تركان آسياي ميانه نيز شبانهروز از نيمهشب آغاز ميشده است (غياثالدين جمشيد كاشاني، گ 8 ر).
اطلاعي كه ابوريحان بيروني (همانجا) درباره شروع شبانهروز از ظهر داده است، تنها در گاهشماري جلالي پذيرفته شد (براي آگاهي از گاهشماري جلالي نک: ادامه مقاله، بخش 4، قسمت ب: 4؛ عبداللهي، 1366 ش، ص 304ـ 305).