تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ گاهشماري و فرهنگ
13) گاهشماري و فرهنگ
نخستين تداخل گاهشماري و اركان وابسته به آن با فرهنگ، موضوع اختيارات، يعني تعيين سعد و نحس روزها و كلاً احكام نجوم است كه حتي امروزه نيز در تقويمهايي كه با عنوان تقويم نجومي يا تقويم رقومي منتشر ميشود، مسائل مختلف احكام نجوم درج ميگردد. علاوه بر اين، گاهشماري در شئون مختلف زندگي مردم راه يافته است و مردم رويكردهاي گوناگوني به كاربردهايكشاورزي و آييني و مذهبي و غيرمذهبي در گاهشماريهاي شمسي و قمري داشتهاند. اين رويكردها شامل موضوعات مختلفي بوده است، از جمله توجه به موقعيت چند روزخاص (بعضي روزهاي مشخص در هر ماه و سال شامل جشنها و عزاداريها) و نيز موقعيت چند موضع مختلف در هر سال(چون آغاز و پايان فصول، روزهاي باقيمانده يا گذشته از يك موقعيت نجومي خاص).
از ديد كاركردگرايانه، گاهشماريهاي مورد استفاده مردم را ميتوان به چهار دسته تقسيم كرد: گاهشماريهاي كشاورزي، دامداري، جشنها و عزاداريها. در هريك از اين دستهبنديها نيز آنچه اهميت دارد، آيينها و شعائري است كه هر كدام در موقع معين خود بايد برگزار شوند. بنابراين، كاربرد گاهشماري در عقايد و باورهاي مردم، علاوه بر مثلها و داستانها و خرافهها، در آيينها و شعائري نيز ديده ميشود كه در طول سال بايد برگزار شوند. در زمينه امور مذهبي، آيينها و شعائر متعددي با مفاهيم گاهشماري مرتبطاند؛ از جمله آداب و شعائري كه در ده روز اول محرّم به ياد واقعه كربلا و شهادت امام حسين عليهالسلام انجام ميگيرد، موضوع رؤيت هلال بويژه براي ماههاي رمضان و شوال (آغاز و پايان ايام روزهداري)، و شعائر و آدابي كه براي روزهاي هفته و بعضي روزهاي مهم سال و ماههاي سال وجود دارد (براي آگاهي از ترتيب روزهاي ماه و دعاي مربوط به هريك از آنها نک: مجلسي، بحارالانوار، ج 94، ص 132ـ324؛ براي برخي از اعتقادات عمومي درباره بعضي روزها در ماههاي قمري نک: هدايت، ص 84 ـ 88). مجلسي (اختيارات الايام، گ 2 پ ـ 36 ر) آراي گوناگوني درباره سعد يا نحس بودن روزهاي هفته، روزهاي ماه و اختيارات ماههاي سال ذكر نموده است.
برخي از كتابها كه براي شرح اعمال روزها و ماههاي مختلف نوشته شدهاند، عبارتاند از: احسنالتقويم و غُنيهالانام في معرفه الساعات و الايام از ملامحسن فيض كاشاني (متوفي1091)؛ تقويمالمؤمنين و متن خلاصه شده آن، و تقويم شرعي، هر دو از ميرمحمد صالح خاتونآبادي (متوفي 1126؛ حسينياشكوري، ج 11، ص 145؛ حائري، ج 7، ص 52).
روزهاي اول هريك از ماههاي سال آثار خاص خود را داشته (نک: شاملو، ذيل «اوّل») و بعضي از روزهاي برخي ماهها نيز از نظر نحس يا سعد بودن، شرايط خاص خود را داشته است؛ از جمله، روز سيزدهم ماه صفر يكي از نحسترين روزهاي سال به شمار ميآمده است (هدايت، ص 85). اين مثلفارسي نيز نشاندهنده نحوست سيزدهم صفر است: تو اگرسيزده نوروزي، من سيزده صفرم. علاوه بر ماههاي گاهشماري هجري قمري، كه هر كدام شعائر و محرّماتي داشته كه تخلف از آنها گناه محسوب ميشده (قس اين مثل: همه ماهها خطر دارد، بدناميش ]را[ صفر دارد)، براي ماههاي گاهشماري سلوكي (نک: مجلسي، بحارالانوار، ج 56، ص 142ـ143، ج 59، ص 312ـ314 كه بخشي از رساله الذهبيه منسوب به امام رضا عليهالسلامميباشد) و حتي سالهاي گاهشماري دوازده حيواني (نک: احكام سالهاي تركان، گ 131 ر ـ 135 ر) نيز احكام نيك و بد وجود داشته است.
در گاهشماري دوازده حيواني، بعضيسالها (مثلا سال گاو) سعد و بعضي ديگر (مثلا سال خوك) نحس محسوب ميشدهاند (قس اين مثل فارسي كه نشاندهندهسعد بودن سال گاو است: هميشه تقويم بر روي گاو نميگردد). آيينهاي متعددي در سال قمري (اعياد، مراسم و عزاداريها) وجود دارد (براي آگاهي از نمونهاي از اين آيينها نک: ماسه، ج 1، ص 199ـ249؛ درباره تطبيق دعاهاي هر روز ماه، كه ترتيب روزهاي آن، همان ترتيب روزهاي ماه در گاهشماري يزدگردي است نک: مجلسي، بحارالانوار، ج 94، ص 132ـ324؛ سليم، ص 251ـ386؛ براي آگاهي از شعائر گوناگون مربوط به رمضان، از جمله رؤيت هلال اين ماه نزد عامه مردم نک: وكيليان، ص 39ـ44). شليمر ازآييني ياد كرده كه طي آن، عدهاي از مردم درآخرين روزهاي شعبان (شليمر 108 به اشتباه آن را شوال نوشته است) به شادي ميپرداختهاند اما نه در ملأ عام.
در زمينه امور كشاورزي، علاوه بر وجود انواع گاهشماريها كه اقوام مختلف در نقاط گوناگون ايران از آنها استفاده ميكردهاند (در اينباره نک: بخش 4. د)، تعبيرهاي گوناگوني از طول سال، تقسيم سال به فصول مختلف و پديدههايي كه به نحوي با اموركشاورزي در ارتباطند (انواع بارشهاي برف و باران بر اساسهنگام بارش يا ميزان آنها، وزش انواع بادها و مانند آن) وجود دارد (براي آگاهي از مشخصات چند نمونه از اين بادها، بارانها و موسمهاي روي دادن آنها در نواحي مركزي ايران نک: فرهادي، 1365 ش، ص39ـ51؛ همو، 1378ش، ص 139ـ152؛ براي تعبير كلي درباره مفاهيم هواشناسانه نزد عامه نک: ماسه، ج 1، ص 319ـ 321). در فرهنگ عامه مردم خراسان، بيشترين بارانها در روزهايي از سال كه شماره آنها به شش ختمميشده (ششم، شانزدهم و مانند اينها) ميباريده است (سلحشور دهقان و عليجاني، ص21ـ34).
تقسيمبندي فصول به دورههاي زماني مختلف و عموماً دورههاي چهلروزه و بيستروزه، كه با عنوان چله بزرگ و كوچك مشخص ميشوند، نيز ريشه در تعبيرهايي از شدت گرما يا سرما در فصول سال دارند. در اين ميان، تقسيمبندي زمستان به چله بزرگ (چهل روزه) و كوچك(بيست روزه) از جمله در تهران بسيار مورد توجه بوده است (براي آگاهي بيشتر درباره اين تقسيمبندي نک: شاملو، ذيل «اهمن و بهمن»). در كرمان نيز فصل تابستان به دو چله، چله بزرگ (چهل روزه) و كوچك (بيست روزه)، تقسيم ميشده است (فرهادي، 1378 ش، ص 141پانويس2)؛ اين موقعيتهاي فصلي ـ گاهشمارانه را مقايسه كنيد با اين مثل فارسي: آبان ماه را بارانكي، دي ماه را برفكي، فروردين شب ببار و روز ببار.
در ايران، يكي از مهمترين مراسمي كه با گاهشماري ارتباط مستقيم دارد، نوروز است. محاسبه دقيق زمان تحويل سال ــ كه تا پيش از رواج وسايل ارتباط جمعي با شيوه امروزي يا از روي تقويمهاي سالانه يا بر اساس محاسبه بزرگان خانواده انجام ميگرفت ــ و آيينهاي مختلف پيش و پس از آن (امروزه، اينآيينها از چهارشنبه سوري آغاز و به سيزده به در ختم ميگردد)، جملگي تعابيري از مفاهيم گاهشماري در خود دارند گزارشهايي از بعضي آيينهايي كه قبل يا بعد از نوروز انجام ميشده، وجود دارد كه امروزه برگزار نميشوند. انجوي شيرازي (1347ش، ص30) از مراسمي پنجاه روز پيش از نوروز و ميرشكرايي (ص 368ـ372) از مراسمي چهل روز پس از بهار به نام «چهلم بهار» گزارش دادهاند. امروزه در شب آغاز زمستان (يلدا) آييني برگزار ميشود كه شب چله نام دارد (درباره اين آيين نک: انجوي شيرازي، 1379 ش، ج 1، ص 165ـ167، ج 2، ص 57 ـ 85، 223ـ 241؛ براي آگاهي ازبرخي عقايد، رسوم و آيينهاي ديگر درباره مدت زماني پيش يا پس از نوروز نک: همان، ج1، ص70ـ 86، ج2، ص139ـ172؛ شكورزاده، ص79ـ110).
درباره ورود خورشيد به بعضي از صورتهاي فلكي منطقهالبروج نيز، بجز عقايد و آراي احكام نجومي، عقايدخاصي وجود دارد. به نوشته شاردن (ج 3، ص 4)، به عقيده مردم كاشان، تعداد عقربهاي اين شهر هنگامي كه خورشيد وارد برج عقرب ميشود، به نحو چشمگيري افزوده ميشود (براي آگاهي از ساير اعتقادات عامه در مورد اعياد و روزهاي مختلف سال شمسي نک: ماسه، ج 1، ص 284ـ297، ج 2، ص 11ـ19؛ براي نمونه موردي جشن سده نزد مردم خراسان نک: شكورزاده، ص 111ـ120). بجز نوروز، كه سابقه برگزاريآن به پيش از ورود اسلام به ايران باز ميگردد، سابقه برگزاري بعضي آيينها و جشنهاي ديگري كه امروزه بين اقوام يا مذاهب مختلف در ايران رايج است، نيز به پيش از اسلام باز ميگردد (براي نمونهاي از اين جشنها و سابقه آنها نک: بهار، ص 629ـ635؛ عمادي، 1354 ش الف، ص 121ـ151).