تاريخ تقويم در ايران و كشورهاي اسلامي ـ گاهنامه/ تقويم
10) گاهنامه/ تقويم
سابقه تهيه دفترهايي حاوي اطلاعات نجومي به قرون اوليه اسلامي بازميگردد. در اين دفترها درباره وضع خورشيد در هريك از صورتهاي فلكي منطقهالبروج در يك دوره يك ساله و تخمين محل واقعي سيارات و ماه در همين دوره زماني مطالبي ميآمده و فهرستي از نام ماههاي سال در چند گاهشماري مختلف و نيز پارهاي دانستنيهاي نجومي و احكام نجومي ذكر ميشده است. به اين دفترها، تقويم، دفترالسَّنه (ابوريحان بيروني، 1934، ص 186) و دفتر سال (در ترجمه فارسي كهن منسوب به ابوريحان بيروني از التفهيم، 1362 ش، ص 273) ميگفتند.
ابنيونس (ص98 پ؛ نيز نک: د. اسلام، چاپ دوم، ج 10، ص 146) از يك دفترالسَّنه، متعلق به ثابتبن قرّه، نام برده اما در هيچيك از فهرستهايي كه از آثار ثابتبن قرّه تهيه شده، به اين رساله اشارهاي نشده است. البته رساله في سَنه الشمسثابت، بر آشنايي غرب با گاهشماري جهان اسلام تأثير مهمي داشت (نک: ادامه همين بخش).
ساختار اين تقويمها عموماً از شكل واحدي، بر اساس بررسي موقعيت خورشيد در صورتهاي فلكي منطقهالبروج، پيروي ميكرد و بر اساس محل قرار گرفتن خورشيد در هر يك از اين صورتهاي فلكي ــ كه خود بر مبناي وسطالشمس و تعديلالشمس محاسبه ميشد ــ و با ورود خورشيد به صورت فلكي حمل (موقعيت اعتدال بهاري) تنظيم ميشد. اين تقويمها عموماً الگوي واحدي داشتهاند كه شامل سيزده ستون بوده است. در چند ستون اول، در جدولهاي متعدد و متوازي، موقعيت روز هفته به هنگام اعتدال بهاري، روز ماه در سالهجري قمري ناظر به روز اعتدال بهاري، و روز ماه در هر يك از گاهشماريهاي مهم جهان اسلام (يعني سلوكي و يزدگردي) تعيين ميشد. در ستونهاي بعدي، كه تعداد آنها بسته به نيت يا ذوق تقويمنويس متغير بود، موقعيت سيارات بر اساس درجه و دقيقه در روزهاي سال، جدولهايي براي موقعيت ماه و اطلاعات ديگري چون موقعيت روزهاي هر گاهشماري بسته به جشنها يا عزاداريها، هنگام رؤيت هلال و هنگام ظهر شرعي در شهرهاي گوناگون درج ميشد. در آخرين قسمتها، اگر خورشيدگرفتگي يا ماهگرفتگي در آن سال پيشبيني ميشد، اطلاعات مربوط به آنها نيز درج ميگرديد؛ به سبب نحس دانستن اين دو پديده، ذكر آنها در صفحه اول تقويم جايز نبود (ابوريحان بيروني، 1934، ص 188ـ189؛ همو، 1362 ش، ص 277؛ ابوريحان بيروني در بين دانشمندان اسلامي، مفصلترين توضيحات را درباره چگونگي تهيه تقويم داده است نک: 1934، ص 186ـ191).
در قرون بعد نيز شكل و ساختار تقويمهاي استخراجي با آنچه ابوريحان بيروني آن را شرح داده تفاوت چنداني نكرد و بسته به مورد يا موقعيت خاص، عوامل جزئي ديگري نيز در اين تقويمهاي جديد ثبت شد. كتابهايي كه در قرون بعدي به عنوان راهنماي تهيه تقويمها تهيه شدند، بندرت چيزي بيش از آنچه ابوريحان بيروني بدان پرداخته بيان ميكنند؛ از جمله، آنچه نصيرالدين طوسي (سي فصل، فصلهاي يك تا ده) درباره مطالبي كه در تقويمها بايد ثبت شوند نوشته، عملاً بسط آن چيزي است كه ابوريحان بيروني گفته، با افزودن مختصر دانستههايي كه پس از ابوريحان بيروني در سرزمينهاي اسلامي درباره تقويمها رواج يافته است. شاردن (ج 4، ص 357ـ430) نيز صورت تفصيلي و جزء به جزء يكي از اين تقويمها را، كه در دوره صفوي در ايران تهيه ميشد، توضيح داده و انواع گاهشماريهايي را كه در اين تقويمها درج ميشده، بر شمرده است.
مهمترين تقسيمبندياي كه در دوره صفوي در ايران درباره تقويمها وجود داشته، تقسيم آنها به تقويمهاي تام و غيرتام بوده كه بر اساس آن، تقويم تام كاملترين صورت استخراج تقويمها و شامل انواع گاهشماريها و اطلاعات نجومي و احكام نجومي بوده كه در آن زمان امكان محاسبه آنها وجود داشته است. ولي در تقويم غيرتام مثلاً محاسبات مربوط بهتعيين مدخل (روز اول) و مشخصات سال در گاهشماري دوازده حيواني (براي آگاهي از اين گاهشماري نک: بخش 6) ارائهنميشده است (براي آگاهي از تفاوتهاي تقويم تام و غيرتام نک: گنابادي، باب 15).
در دوره قاجار، بويژه در زمان حكومت ناصرالدينشاه (1264ـ 1313)، به دو علت (ورود علوم جديد از جمله ستارهشناسي جديد، و رواج صنعت چاپ در ايران) در نحوه استخراج و تكثير تقويمها تغييرات مهمي پديد آمد. در 1277/1239 ش ناصرالدينشاه به استخراج كنندگان تقويمهاي سالانه دستور داد كه خرافات را به تقويمهاي استخراجي وارد نكنند (اعتمادالسلطنه، ص 129) و در 1291 /1253ش به محمد حسنخان اعتمادالسلطنه (متوفي 1313) دستور داد كه تقويم سالانه استخراج كند (همان، ص 149) و اعتمادالسلطنه نيز واژه «سالنامه» را براي اين تقويمها وضع كرد. همچنين به فرمان ناصرالدينشاه، براي جلوگيري از بروز تشتت، فقط تقويمهاي استخراجي عبدالغفار نجمالملك اصفهاني (مشهور به نجمالدوله، ستارهشناس عهد قاجار، متوفي1326) اجازه چاپ يافت (همان، ص 156). در تقويمهاي استخراجي عبدالغفار آگاهيهاي نجومي و احكام نجومي متعددي وجود دارد؛ از جمله انواع گوناگون گاهشماريها (شامل هجري شمسي، هجري قمري، ميلادي، سلوكي/ رومي، يزدگردي، غازاني، محمدشاهي و يهودي)، جدولهاي مختصر قبلهيابي، جدولهاي رؤيت هلال، انواع «اختيارات» سال و ماه از ديد احكام نجومي و براي هر روز خاص از سال، موقعيت ماه و سيارات، و جدول كوچكي براي دانستن اوقات مناسب استخاره در طول هفته (نک: نجمالدوله، 1271 ش، ص 3ـ31).
تشتت و ناهمگونيِ تقويمهاي استخراجي با دستور ناصرالدينشاه بر طرف نشد. سالها بعد، براي جلوگيري از بروز اشتباه در تقويمهاي استخراجي، هيئتي متشكل از چند تن از صاحبنظران مأموريت يافت تا تقويمها را بررسي و بهترين آنها را براي چاپ و انتشار در سراسر كشور انتخاب كند. اسنادي از فعاليتهاي اين هيئت در فاصله سالهاي 1309 تا 1331 ش وجوددارد (نک: اطلاعات، ش 1196، ص 2، ستون 4؛ سالنامه پارس، بخش 2، ص 241؛ براي آگاهي از نمونهاي از بروز تشتت، بويژه در مورد گاهشماري هجري قمري و طول ماههاي آن نک: اطلاعات، ش 1199، ص 1، ستون 4، ص2، ستونهاي 1 و 2). در 1307ش، سيد جلالالدين طهراني توانست موافقت وزارت معارف وقت را براي استفاده از كلمه «گاهنامه»، اختصاصاً براي تقويمهاي منتشر شده خود، جلب نمايد (طهراني، 1311 ش، ص 48).
تهيه تقويمهايي با سبك و سياق مورد اشاره ابوريحان بيروني با نام تقويمهاي نجومي همچنان در ايران ادامه دارد (براي آگاهي از تقويمهايي كه در قرون گذشته در ايران تهيه شده و اكنون باقي ماندهاند نک: احمد منزوي، ج 4، ص2869ـ2892؛ براي آگاهي از تاريخ چند نمونه از اين تقويمهايچاپي نک: مشار، ج 1، ستون 1407ـ1410؛ در مورد گزارش كوتاهي از آثار عبدالغفار نجمالدوله نک: صياد، 1375 ش، ص110ـ111؛ براي آگاهي از تقويمهاي تهيه شده در عثماني نک: >تاريخ منابع نجوم در دوره عثماني<، ج 2، ص 885 ـ939؛ براي آشنايي با نمونههايي از تقويمهاي منتشر شده در پاكستان نک: جعفري، ص 1ـ6، 65ـ 76؛ براي آگاهي از روشكلي استخراج تقويمها و چگونگي كار استخراجكنندگان آنها نک: نبئي، ص 643ـ694).
در اروپا نمونههايي از تقويمهاي رايج در سرزمينهاي اسلامي و رسالههاي مختلف درباره استخراج تقويم و چگونگي ساختار آنها ترجمه و منتشر شد (كارمودي، ص 124). در 1649 ميلادي، جان گريوز (متوفي /16521062) بخشي از كتابي ناشناس درباره تقويم به زبان فارسي را به لاتيني ترجمه و به همراه متن اصلي در لندن منتشر كرد. اينكتاب بخشي است از رسالهاي درباره چگونگي استفاده از خلاصهنويسيهاي رايج در انواع تقويمها، بر اساس حساب جمل و اختصارات مربوط به خورشيد، سيارات و اصطلاحات نجومي. يكي از كهنترين تقويمهاي رايج در كشورهاي اسلاميكه در غرب ترجمه و منتشر شده، تقويم سال 609 جلالي/1687 ميلادي است كه ماتياس بكيو (متوفي 1701 ميلادي/ 1113) آن را ترجمه و به همراه اصل فارسي در 1695 ميلادي در آلمان منتشر كرد.